ای بیتو من، خراب از " نصرت رحمانی"
ای بیتو من، خراب! شب بیتو خستهاست. ای بیتو من سراب دیگر شتاب،توان را شکسته است. در من، منی بهپاست، اما نرفتهدلشدهای در عمیق خواب. جدایی، چه خیمهای در شهر بستهاست اما . .. نرفته دلشدهای در عمیق خواب. ای دیدهات شراب! جرعه نگاهی. ای بیتو دل خراب،تباهی . . . در کُنه من غمتو در این پُر ستوه شب پرواز میکُند. در این شکسته شبچه سیاهی گرفته لرد. ای بیتو من، خراب! دستان باد دیوارهایجدایی کشیدهاند در روی خاک. این ظلم نیست؟ ای بیتومن، خراب!...
نویسنده :
فرگل
9:54